مهرومهرو، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 3 روز سن داره

یک گل خوشبو اسمش مهرو

پارک شاپرک

یکی از دوستای مامانی منو تو پارک دید و گفت که برا تز دکتراش روی بچه های دو تا سه ساله تحقیق میکنه و پیشنهاد کرد مهرو هم وارد تست بشه و منو بابا هم موافقت کردیم .قبل از هر چیزی از آسیه جون تشکر میکنم و براش آرزوی موفقیت دارم . از اذر ماه داریم میریم روزای فرد ساعت یازده .هر روز مهرو به این امید از خواب بیدار میشه که بریم پارک و وقتی سوار تاکسی میشیم میگه مستقیم پارک . اونجا دوستای خوبی پیدا کردی مخصوصا با آیدا خیلی خیلی رفیق شدی .آیدا دختر خوبیه امیدوارم دوستتیتون با دوام باشه .هر دو تون مردادی هستین پس دوستای خوبی برا هم باشین . ملیکا هم یکی دیگه از دوستاته که اونم دختر نازیه .ساعت کلاس که تموم میشه میدوی دنبال ملیکا و دستشو میگیری ...
8 بهمن 1393

To my honey

I cannot sleep tonight, I have you on my mind Even the wind is calling your name Though you are far away, I feel that you are near Whispering words from over the sea And if you wake in your night,remember that I will be here And like the same sun, that's rising on the valley with the dawn I will walk with your shadow and keep you warm And like the same moon, that's shining through my window here tonight I will watch in your darkness, and bring you safely to the morning light Where there is love like this, forever, for all time I will be there, wherever you lie And where there are hearts that live together in one soul ...
8 بهمن 1393
1